فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 279
خوشا شيراز و وضع بي مثالش ، خداوندا نگه دار از زوالش ز رکن آباد ما صد لوحش الله ، که عمر خضر مي بخشد زلالش ميان جعفرآباد و مصلا ، عبيرآميز مي آيد شمالش به شيراز آي و فيض روح قدسي ، بجوي از مردم صاحب کمالش که نام قند مصري برد آن جا ، که شيرينان ندادند انفعالش صبا زان لولي شنگول سرمست ، چه داري آگهي چون است حالش گر آن شيرين پسر خونم بريزد ، دلا چون شير مادر کن حلالش مکن از خواب بيدارم خدا را ، که دارم خلوتي خوش با خيالش
چرا حافظ چو مي ترسيدي از هجر
،
نکردي شکر ايام وصالش
تعبیر:
روزگار خوشی در پیش خواهی داشت. قدر لحظات آن را بدان و خداوند را سپاسگزار باش. مغرور و خودپسند نباش و دوستان را از خود نرنجان.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 98
اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح ، صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح سواد زلف سياه تو جاعل الظلمات ، بياض روي چو ماه تو فالق الاصباح ز چين زلف کمندت کسي نيافت خلاص ، از آن کمانچه ابرو و تير چشم نجاح ز ديده ام شده يک چشمه در کنار روان ، که آشنا نکند در ميان آن ملاح لب چو آب حيات تو هست قوت جان ، وجود خاکي ما را از اوست ذکر رواح بداد لعل لبت بوسه اي به صد زاري ، گرفت کام دلم ز او به صد هزار الحاح دعاي جان تو ورد زبان مشتاقان ، هميشه تا که بود متصل مسا و صباح
صلاح و توبه و تقوي ز ما مجو حافظ
،
ز رند و عاشق و مجنون کسي نيافت صلاح
تعبیر:
در زندگی موفق خواهی شد. اگر تلاش و کوشش کنی غم و اندوه از وجودت رخت بر می بندد.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 232
بر سر آنم که گر ز دست برآيد ، دست به کاري زنم که غصه سر آيد خلوت دل نيست جاي صحبت اضداد ، ديو چو بيرون رود فرشته درآيد صحبت حکام ظلمت شب يلداست ، نور ز خورشيد جوي بو که برآيد بر در ارباب بي مروت دنيا ، چند نشيني که خواجه کي به درآيد ترک گدايي مکن که گنج بيابي ، از نظر ره روي که در گذر آيد صالح و طالح متاع خويش نمودند ، تا که قبول افتد و که در نظر آيد بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر ، باغ شود سبز و شاخ گل به بر آيد
غفلت حافظ در اين سراچه عجب نيست
،
هر که به ميخانه رفت بي خبر آيد
تعبیر:
دل به لذت زودگذر دنیوی نبند. بلندپرواز نباش. اراده ای قوی می تواند تو را به آرزوهایت برساند. به خداوند توکل کن و از او مدد بجوی تا آرامش خاطر داشته باشی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 173
در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد ، حالتي رفت که محراب به فرياد آمد از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار ، کان تحمل که تو ديدي همه بر باد آمد باده صافي شد و مرغان چمن مست شدند ، موسم عاشقي و کار به بنياد آمد بوي بهبود ز اوضاع جهان مي شنوم ، شادي آورد گل و باد صبا شاد آمد اي عروس هنر از بخت شکايت منما ، حجله حسن بياراي که داماد آمد دلفريبان نباتي همه زيور بستند ، دلبر ماست که با حسن خداداد آمد زير بارند درختان که تعلق دارند ، اي خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
مطرب از گفته حافظ غزلي نغز بخوان
،
تا بگويم که ز عهد طربم ياد آمد
تعبیر:
امروز بخت و اقبال با تو است. دنیا روی خوش خود را به تو نشان می دهد. آن را غنیمت بدان. صبر و تحمل تو، نتیجه ی خوبی به بار می آورد. خدا را شاکر باش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 406
گفتا برون شدي به تماشاي ماه نو ، از ماه ابروان منت شرم باد رو عمريست تا دلت ز اسيران زلف ماست ، غافل ز حفظ جانب ياران خود مشو مفروش عطر عقل به هندوي زلف ما ، کان جا هزار نافه مشکين به نيم جو تخم وفا و مهر در اين کهنه کشته زار ، آن گه عيان شود که بود موسم درو ساقي بيار باده که رمزي بگويمت ، از سر اختران کهن سير و ماه نو شکل هلال هر سر مه مي دهد نشان ، از افسر سيامک و ترک کلاه زو
حافظ جناب پير مغان مامن وفاست
،
درس حديث عشق بر او خوان و ز او شنو
تعبیر:
در تصمیم گیری عجول و شتابزده مباش. کاری نکن که بعدها موجب ندامت و پشیمانی شود. دوستان واقعی را بشناس و با آنان مهربان و وفادار باش. روزگار در گذر است و ارزش ندارد که به خاطر مسائل کوچک و حقیر زندگی خود و دیگران را به مخاطره بیندازی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 65
خوشتر ز عيش و صحبت و باغ و بهار چيست ، ساقي کجاست گو سبب انتظار چيست هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار ، کس را وقوف نيست که انجام کار چيست پيوند عمر بسته به موييست هوش دار ، غمخوار خويش باش غم روزگار چيست معني آب زندگي و روضه ارم ، جز طرف جويبار و مي خوشگوار چيست مستور و مست هر دو چو از يک قبيله اند ، ما دل به عشوه که دهيم اختيار چيست راز درون پرده چه داند فلک خموش ، اي مدعي نزاع تو با پرده دار چيست سهو و خطاي بنده گرش اعتبار نيست ، معني عفو و رحمت آمرزگار چيست
زاهد شراب کوثر و حافظ پياله خواست
،
تا در ميانه خواسته کردگار چيست
تعبیر:
دم را غنیمت بدان و قانع باش. هیچکس نمیداند که عاقبت کار چیست. هرچه خدا بخواهد همان می شود. غم و اندوه برای دنیا کاری عبث و بیهوده است و بر سختی زندگی می افزاید.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 142
دوستان دختر رز توبه ز مستوري کرد ، شد سوي محتسب و کار به دستوري کرد آمد از پرده به مجلس عرقش پاک کنيد ، تا نگويند حريفان که چرا دوري کرد مژدگاني بده اي دل که دگر مطرب عشق ، راه مستانه زد و چاره مخموري کرد نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود ، آن چه با خرقه زاهد مي انگوري کرد غنچه گلبن وصلم ز نسيمش بشکفت ، مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوري کرد
حافظ افتادگي از دست مده زان که حسود
،
عرض و مال و دل و دين در سر مغروري کرد
تعبیر:
بخت و اقبال مساعد با تو همراه است. از طعنه ی دشمنان نترس و به کار خود ایمان داشته باش. غرور و تکبر را رها کن که تو را از رسیدن به مقصود باز می دارد.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 44
کنون که بر کف گل جام باده صاف است ، به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير ، چه وقت مدرسه و بحث کشف کشاف است فقيه مدرسه دي مست بود و فتوي داد ، که مي حرام ولي به ز مال اوقاف است به درد و صاف تو را حکم نيست خوش درکش ، که هر چه ساقي ما کرد عين الطاف است ببر ز خلق و چو عنقا قياس کار بگير ، که صيت گوشه نشينان ز قاف تا قاف است حديث مدعيان و خيال همکاران ، همان حکايت زردوز و بورياباف است
خموش حافظ و اين نکته هاي چون زر سرخ
،
نگاه دار که قلاب شهر صراف است
تعبیر:
از افراد متملق و چاپلوس دوری کن که به تو حسادت می ورزند. از ریا و تظاهر دوری کن و به خدا روی بیاور زیرا امنیت و آسایش در دوری از ریاکاران است.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 215
به کوي ميکده يا رب سحر چه مشغله بود ، که جوش شاهد و ساقي و شمع و مشعله بود حديث عشق که از حرف و صوت مستغنيست ، به ناله دف و ني در خروش و ولوله بود مباحثي که در آن مجلس جنون مي رفت ، وراي مدرسه و قال و قيل مساله بود دل از کرشمه ساقي به شکر بود ولي ، ز نامساعدي بختش اندکي گله بود قياس کردم و آن چشم جادوانه مست ، هزار ساحر چون سامريش در گله بود بگفتمش به لبم بوسه اي حوالت کن ، به خنده گفت کي ات با من اين معامله بود ز اخترم نظري سعد در ره است که دوش ، ميان ماه و رخ يار من مقابله بود
دهان يار که درمان درد حافظ داشت
،
فغان که وقت مروت چه تنگ حوصله بود
تعبیر:
با دست روی دست گذاشتن و گله کردن از بخت و اقبال، کاری از پیش نمی رود. بهتر است به سعی و تلاش دوباره دست بزنی و از تجربیات دیگران استفاده کنی زیرا مقصود و هدف از تو دور نیست.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 315
به غير از آن که بشد دين و دانش از دستم ، بيا بگو که ز عشقت چه طرف بربستم اگر چه خرمن عمرم غم تو داد به باد ، به خاک پاي عزيزت که عهد نشکستم چو ذره گر چه حقيرم ببين به دولت عشق ، که در هواي رخت چون به مهر پيوستم بيار باده که عمريست تا من از سر امن ، به کنج عافيت از بهر عيش ننشستم اگر ز مردم هشياري اي نصيحتگو ، سخن به خاک ميفکن چرا که من مستم چگونه سر ز خجالت برآورم بر دوست ، که خدمتي به سزا برنيامد از دستم
بسوخت حافظ و آن يار دلنواز نگفت
،
که مرهمي بفرستم که خاطرش خستم
تعبیر:
به عهد و پیمان خود پایبند هستی و این بهترین محک برای صداقت و ایمان تو است. اگرچه امروز خود را مغبون می بینی اما در آینده به سعادت و نیکبختی خواهی رسید.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 486
بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوي ، مي خواند دوش درس مقامات معنوي يعني بيا که آتش موسي نمود گل ، تا از درخت نکته توحيد بشنوي مرغان باغ قافيه سنجند و بذله گوي ، تا خواجه مي خورد به غزل هاي پهلوي جمشيد جز حکايت جام از جهان نبرد ، زنهار دل مبند بر اسباب دنيوي اين قصه عجب شنو از بخت واژگون ، ما را بکشت يار به انفاس عيسوي خوش وقت بوريا و گدايي و خواب امن ، کاين عيش نيست درخور اورنگ خسروي چشمت به غمزه خانه مردم خراب کرد ، مخموريت مباد که خوش مست مي روي دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر ، کاي نور چشم من بجز از کشته ندروي
ساقي مگر وظيفه حافظ زياده داد
،
کآشفته گشت طره دستار مولوي
تعبیر:
دنیا مزرعه ای است که هرچه در آن بکاری همان را درو می کنی. پیروزی و شکست انسان نتیجه ی اعمال و رفتار اوست. در صورت شکست باید به اعمال و رفتار خود نگاه کنی تا اشتباهات و خطاهای خود را بشناسی و از آن تجربه کسب کنی و چراغ راه آینده سازی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 354
به مژگان سيه کردي هزاران رخنه در دينم ، بيا کز چشم بيمارت هزاران درد برچينم الا اي همنشين دل که يارانت برفت از ياد ، مرا روزي مباد آن دم که بي ياد تو بنشينم جهان پير است و بي بنياد از اين فرهادکش فرياد ، که کرد افسون و نيرنگش ملول از جان شيرينم ز تاب آتش دوري شدم غرق عرق چون گل ، بيار اي باد شبگيري نسيمي زان عرق چينم جهان فاني و باقي فداي شاهد و ساقي ، که سلطاني عالم را طفيل عشق مي بينم اگر بر جاي من غيري گزيند دوست حاکم اوست ، حرامم باد اگر من جان به جاي دوست بگزينم صباح الخير زد بلبل کجايي ساقيا برخيز ، که غوغا مي کند در سر خيال خواب دوشينم شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعين ، اگر در وقت جان دادن تو باشي شمع بالينم
حديث آرزومندي که در اين نامه ثبت افتاد
،
همانا بي غلط باشد که حافظ داد تلقينم
تعبیر:
وفا و محبت را سرلوحه ی اعمال خود قرار داده ای. هم صحبتی با خردمندان و پیران دانا را رها نکن تا به تو گزندی نرسد. از تجربیات آنان استفاده کن تا به سعادت برسی. به فکر جمع کردن مال و ثروت نباش. عشق و محبت بالاترین سرمایه ی زندگی است.